از آنجا که فلسفه پدیدارشناسی به نوعی فلسفه رویکرد کیفی را تشکیل میدهد، بسیاری از صاحبنظران تصور میکنند که تمام روشهای کیفی بنمایهای پدیدارشناسانه دارند. پدیدارشناسی یکی از مکاتب فلسفی قرن بیستمی نیز بهشمار میآید، که توسط هوسرل معرفی و ترویج شد. از منظر فلسفی، پدیدارشناسی بر این ایده تأکید دارد: چیزی که خود را می نمایاند یا پدیدار است. پدیدارشناس به تقلیل مفاهیم انتزاعی و پیچیده در قالب قواعد و قوانین جزئیتر و سادهسازی آنها، آنچنان که علم جدید به دنبال آن است، علاقمند نیست. در حوزه روش پژوهش، پدیدارشناسی به معنای مطالعه تجربههای آگاهانه افراد درباره جهان واقع است، که شامل زندگی روزانه و کنشهای اجتماعی آنان میشود.
بنابراین، پدیدارشناسی برای پاسخگویی به مسائلی مناسبتر است که به «تجربه شخصی» افراد وابسته است. تشریح و توضیح مفصل این تجربه رسالت پدیدارشناسی است. برای مثال، بررسی تجربه شخصی افراد از «درد» موضوعی است که پژوهشگر پدیدارشناس میتواند آن را تحت بررسی قرار دهد. پدیدارشناس برای بررسی این موضوع ممکن است با افرادی که درد را تجربه کردهاند مصاحبههای عمیق داشته باشد، که به آنها اصطلاحاً مصاحبه پدیدارشناسی میگویند. پتون (1990) پدیدارشناسی را به عنوان «روشی که بر توصیف آنچه که افراد تجربه میکنند و چگونگی تجربه کردن این تجربه تمرکز دارد».
کار پژوهشگر پدیدارشناس تشریح ساختار اساسی و اصلی تجربه است. موضوعهایی که معمولاً از طریق پدیدارشناسی مطالعه میشوند، مفاهیم عشق، عصبانیت، خیانت، و حوزههایی از این دست هستند. برای آنکه پژوهشگر بتواند به ساختار این مفاهیم پیببرد، معمولاً داده را از طریق مصاحبه گردآوری میکند. از این رو، محصول مطالعه پدیدرشناسی «توصیفی مرکب است که اسانس و ذات یک پدیده را بیان میکند».
کرسول (2013) معتقد است پژوهش پدیدارشناسی در پنج مرحله اصلی انجام میشود:
- پژوهشگر نیامند درک دیدگاه فلسفی ورای رویکرد است، بهویژه مفهوم مطالعه آنکه افراد یک پدیده را چگونه تجربه میکنند؛
- پدیدارشناس پرسشهای پژوهش را تعریف میکند، که برای شناخت پدیده مهم هستند؛
- پژوهشگر به گردآوری داده، اغلب از طریق مصاحبه با افراد، میپردازد؛
- تحلیل داده پدیدارشناسی انجام میشود. در این گام پروتکلهای اجرایی مهم خواهند بود؛ و
- گزارش پدیدارشناسی منتشر میشود.
به نظر کرسول (2013) تحلیل داده در روش پدیدارشناسی از رویکرد سادهسازی استفاده میکند: تحلیل گفتهها و تمهای گوناگون، و جستجو برای تمامی معانی مرتبط و ممکن. در اینگونه پژوهشها پژوهشگر باید تمامی پیشداوریها را کنار گذاشته و تجارب را همانگونه که هستند توصیف کند و تحلیل این گفتهها را بدون سوگیری انجام دهد.
نمونههای استفاده از روش پدیدارشناسی (مقاله)
Parent, Roger, and Stanley Varnhagen. "Qualitative evaluation of semiotic-based intercultural training." Σημειωτκή-Sign Systems Studies 1 (2013): 116-139 Full-Text
نمونه استفاده از پدیدارشناسی برای فهم درک افراد از معنای دوستی (مقاله)
دانایی، مجید، حسين بهروان، و سيمين فروغ زاده. «جامعه شناسي پديدارشناسانه درك معناي دوستي (نمونه موردي دانشآموزان پسر دبيرستاني شهر مشهد).» دو فصلنامه جامعهشناسي آموزش و پرورش 3، شماره 3 (1391): 71 ـ 106 (تماممتن)
نمونه تحلیل پدیدارشناسی تفسیری (مقاله)
الویری، محسن، و محمدرضا برزويي. «گونه شناسي ريوكردهاي آموزه ي مهدويت در چارچوب ظرفيت تمدني.» مشرق موعود، شماره 34 (1394): 55
نمونه پژوهش پدیدارشناسی برای مطالعه رفتار ارتباط معلمان با دانشآموزان (پایاننامه)
Power, Nicola. "To touch or not to touch. Male primary school teachers' experiences of touch: a hermeneutic phenomenological study." MA Thesis, Auckland University of Technology, 2009 Full-Text
نمونه پژوهش پدیدارشناسی برای مطالعه درک سالمندان از فعالیتهای فیزیکی گروهی (پایاننامه)
Bidonde, María Julia. "The meaning of group physical activity experiences to older women." PhD diss., University of Saskatchewan, Saskatoon, 2005 Full-Text
نمونه پژوهش پدیدارشناسی برای مطالعه تجربههای زیسته پزشکان داوطلب اهدای عضو (مقاله)
هاشميانفر، سيد علی، لطفعلی خانی، و رضا اسماعيلی. «مطالعه تجربه زيسته پزشکان داوطلب اهدای عضو.» فصلنامه خون 12، شماره 3 (1394): 287 ـ 291 (تماممتن)
نمونه پژوهش پدیدارشناسی برای مطالعه تأثیر یوگا بر انسان (پایاننامه)
Myers, Elizabeth Deedee. "Lived outcomes of amputees who practice yoga: A qualitative study informed by phenomenology." PhD diss., Fielding Graduate University, 2015. Full-Text
نمونه پژوهش پدیدارشناسی برای مطالعه تجربه بزرگسالان با طلاق والدینشان (پایاننامه)
Du Plooy, Jacobus Christoffel. "Adults' experience of coping with parental divorce during childhood: a phenomenological perspective." PhD diss., North-West University, 2014. Full-Text