پژوهش کیفی با «ادراک» سروکار دارد. ساعتهای متمادی با موضوعهای مختلف سر و کله زدن و سعی در درک رفتارهای آدم ها و سپس تعمق در آنها کار مهم پژوهشگر کیفی است. سوالی که پژوهشگر پس از پایان پژوهش از خود میپرسد این است:
- آیا گزارش ما غلط بود یا صحیح؟
- آیا اصلا پاسخ درستی به این پرسشها وجود دارد؟
کرسول در بخشی از کتاب خود تحت عنوان «پرسوجوی کیفی و طراحی پژوهش: گزینش از میان پنج رویکرد» به این میپردازد که آیا گزارش معتبر است (روایی دارد؟) با چه استانداری از این موضوع مطمئن میشویم؟ پژوهش کیفی چگونه ارزیابی میشود؟
لینکلن و گوبا از اصطلاحات زیر استفاده میکنند:
Credibility, authenticity, transferability, confirmability
راهبردهایی برای نیل به اعتبار یا روایی در پژوهش کیفی
کرسول برای نیل به اعتبار یا روایی پژوهش کیفی هشت راهبرد را پیشنهاد میکند که البته در انتها تذکر میدهد که رعایت دست کم دو راهبرد در هر پژوهش کیفی میتواند برای پژوهش اعتباری قابل قبول ایجاد کند.هشت راهبرد عبارتند از:
- درگیری طولانی مدت پژوهشگر با فضای پژوهشی و مشاهدات مداوم او در محیط پژوهش از جمله اعتمادسازی با افراد موضوع پژوهش، فراگیری فرهنگ آن محیط و کنترل بدفهمی های ناشی از مداخلههای پژوهشگر یا مطلعان.
- مثلثسازی(Triangulation) از طریق گردآوری شواهداز منابع مختلف شامل تئوری های گوناگون،آدم های جورواجور، منابع اطلاعاتی متنوع و شیوههای گوناگون.
- کنترل بیرونی پژوهش از طریق داوری یا گزارش شخص ثالث: گوبا و لینکلن «گزارشگر شخص ثالث» را وکیل مدافع شیطان میداند. یعنی کسی که پژوهشگر را صادق نگاه میدارد؛ از او پرسشهای دشواری دربارهی روش ها، معانی و تفسیرها میکند و صبورانه به سخنان او گوش میدهد.
- در تحلیل موردی منفی (negative case analysis) پژوهشگر فرضیهها را همزمان با پیشرفت پرس و جو در پرتو شواهد ناقض اصلاح میکند.
- روشنگری پژوهشگر از همان ابتدا در مورد سوگیریهای احتمالی خود با ذکر تجربیات قبلی، سوگیریها و تمایلاتی که احتمالا تفسیرها و رویکردهای مطالعه را شکل دادهاند؛
- تکنیکی که لینکلن و گوبا آن را حیاتیترین کنترل برای تثبیت اعتبار میدانند دریافت نظر شرکت کنندگان در پژوهش در بارهی اعتبار یافتهها و تفسیرهاست. برای این کار میتوان یافته ها، تفسیرها و نتایج پژوهش را در گروهی کانونی متشکل از شرکت کنندگان در پژوهش مورد قضاوت قرار داد.
- توضیح مفصل و غنی (Thick description) خوانندگان را برای قضاوت در مورد قابل انتقال بودن یافتهها کمک میکند. با این توصیف دقیق، خواننده میتواند تصمیم بگیرد آیا میتواند داده ها، روشها یا یافتههای ارائه شده در پژوهش را در محیط دیگری به کار گیرد یا خیر.
- داوران بیرونی: به نظر لینکلن و گوبا این داور مثل حسابرس مالی است. او از بیرون فضای پژوهش آن را زیر نظر میگیرد و مشخص میکند که آیا یافتهها، تفاسیر و نتایج توسط دادهها پشتیبانی میشود یا خیر.
در باب روایی در پژوهش کیفی، پتون (2002) حکایتی نقل کرده که آوردن آن به تکمیل بحث کمک خواهد کرد:
«روزی روزگاری مردی درس خوانده و خردمند در سرزمینی میزیست که هیچ درخت میوهای در آن نمیروئید. او اغلب، توصیفهایی را دربارهی میوه میخواند؛ اما هرگز آن را ندیدهبود. عاقبت تصمیم گرفت به سفری اکتشافی برود و خودش میوه را تجربه کند. به بازار رفت و پرسان پرسان نشانی مکانی را یافت که در آنجا درختان میوه میروئیدند. به باغ سیبی رسید. بهار بود و درختان غرق در شکوفه و بسیار زیبا. دانشمند وارد باغ شد و از اولین درخت سیب شکوفهای چید. با آن که شکوفه به غایت زیبا بود؛ عطر و طعمی دلپذیر نداشت. سراغ درختی دیگر و شکوفههایی دیگر رفت؛ و آنقدر تجربه کرد تا به اشباع رسید. پس به سرزمینش بازگشت و به مردم گفت که دربارهی میوه زیادی اغراق شده است. پژوهشگر ما ناتوان از تمیز شکوفه بهاری از میوه تابستانی درنیافت که او هرگز چیزی را که در پیاش بود تجربه نکرد».
روشی که ما در مورد آن بحث خواهیم کرد تا کنون با عناوین گوناگونی نامگذاری شده است؛ از قبیل: پژوهش آمیخته (blended research)، پژوهش تلفیقی (Integrative research)، پژوهش چندروشی (multimethod research)، روش چندگانه (multiple methods)، مطالعات مثلثبندی یا مثلثگیری (triangulated studies)، تحلیل پسا قومنگاری (ethnographic residual analysis)، و پژوهش ترکیبی (mixed research). اما روش ترکیبی عنوانی است که در سالهای اخیر بیشتر توجه محققان را به خود جلب کردهاست.
آر. بورک جانسن و همکارانش (2007) از 36 روششناس سوال پرسیده بودند (از طریق پست الکترونیکی) که تعریف کنونی آنها از رویکرد ترکیبی چیست، که در پایان این تحقیق به 19 پاسخ گوناگون دستیافته بودند. بر طبق 15 تعریف از این 19 تعریف، رویکرد ترکیبی از ترکیب روش کمی و کیفی حاصل میشود. طبق یکی از این تعاریف، این ترکیب شامل ادغام پارادایمهای مختلف هم میشود. یکی از این تعاریف، علاوه بر تحقیق کمی و کیفی، تحقیق تاریخی را هم در برمیگیرد. به عبارت دیگر، توافق محکمی بر سر این مسئله وجود دارد که رویکرد ترکیبی، هم شامل پژوهش کمی میشود و هم شامل پژوهش کیفی. تعریف زیر به عنوان تعریفی جامع از رویکرد ترکیبی، بنابر این 19 تعریف، بیان میشود:
«رویکرد ترکیبی نوعی از پژوهش است که در آن محقق یا تیم محققان عناصر و ویژگیهای موجود در رویکردهای کمی و کیفی ( مانند، استفاده از نقطهنظرها، گردآوری داده، تحلیلها و تکنیکهای استنتاج کمی و کیفی) را به هدف اثبات و فهم عمیقتر و گستردهتر با هم ترکیب میکنند».
انجام یک پژوهش به روش آمیخته، شامل گردآوری، تحلیل، و تفسیر دادهها به روش کیفی و کمی در یک پژوهش واحد یا در مجموعهای از پژوهشها است که پدیدهی واحدی را مورد مطالعه قرار میدهند.
بر طبق پژوهشهای گرین و همکارانش (1989)، محققان با پنج هدف اساسی از رویکرد ترکیبی استفاده میکنند. این اهداف عبارتند از:
مثلثبندی (Triangulation): جهت اعتباربخشی به نتایج توسط خنثی کردن منابع ناهمگنی که ناشی از سوگیری پژوهشگر هستند.
تمامیت (Complementarity): جهت افزایش تفسیرپذیری و معنیداری نتایج پژوهش از طرق تقویت نقاط قوت تحقیق و بیاثر کردن سوءگیریهای ممکن.
توسعه و گسترش (Development): جهت افزایش اعتبار نتایج توسط تقویت قوتهای ذاتی روش تحقیق
شروع (Initiation): جهت افزایش عمق و گسترهی نتایج و تفاسیر حاصل تحقیق از طریق تحلیل جنبههای گوناگون
بسط (Expansion): جهت افزایش دامنه تحقیق از طریق انتخاب روشهایی که برای انجام تحقیقهایی که جنبههای گوناگونی دارند، مناسبترند.
برایمن نیز طی پژوهشی که بر روی 232 مقاله در حوزهی علوم اجتماعی ـ که از روشهای تحقیق آمیخته استفاده کرده بودند ـ انجام داد؛ 16 دلیل برای استفاده از روشهای تحقیق آمیخته مشخص کرد. اما به طور کلی دلایل استفاده از روشهای تحقیق آمیخته را میتوان به صورت زیر برشمرد:
مثلثبندی: نتایج پژوهش از طریق برقراری ارتباط میان داده کمی و کیفی، اعتبار بیشتری کسب کند؛
تمامیت: ترکیب دو رویکرد کمی و کیفی باعث کمال بیشتر تحقیق، و تصویر جامعتر از پدیدههای مورد مطالعه میشود.
از بین رفتن ضعفها و ارائه استنتاجی محکمتر: بسیاری از محققان معتقدند که استفاده از رویکرد ترکیبی محدودیتهای هر کدام از رویکردهای کمی و کیفی را از بین میبرد و نقاط قوت آنها را تقویت میکند و موجب استنتاج دقیقتری میشود.
پاسخ به پرسشهای گوناگون پژوهش: استفاده از روشهای ترکیبی به سوالاتی پاسخ میدهند که روشهای کمی و کیفی قادر به پاسخگویی به آنها نیستند، و همچنین طیف وسیعی از ابزارها را برای رسیدن به اهداف پژوهش فراهم میکند.
تشریح و توصیف یافتههای پژوهش: پژوهشهایی که از روشهای ترکیبی استفاده میکنند، از یکی از رویکردها (کمی یا کیفی) برای توضیح یافتههایی که از طریق رویکرد دیگر (کمی یا کیفی) بدست آمدهاند، استفاده میکنند.
شرح و توضیح داده: استفاده از رویکرد کیفی برای شرح و توضیح دادههای کمی، میتواند تصویر بهتری از پدیدهی مورد مطالعه بدست دهد.
ایجاد فرضیه و آزمایش آن: استفاده از رویکرد کیفی ممکن است فرضیههایی را ایجاد کند، و میتوان با استفاده از روش کمی این فرضیهها را مورد آزمایش و مطالعه قرار داد.
توسعه و آزمایش ابزارها: مطالعه کیفی ممکن است باعث ایجاد آیتمهایی شود که بتوان آنها را در پرسشنامه درج کرد و در پژوهش کمی بکار گرفت.
محققان بسیاری تا کنون سعی بر تقسیمبندی و طبقهبندی انواع روشهای پژوهش ترکیبی کردهاند، و هرکدام از آنها انواع گوناگون برای این روش تحقیق مطرح کردهاند. کرسول و پلانو کلارک (2007) پیشنهاد کردهاند که قبل از انتخاب یک نوع خاص از روشهای پژوهش ترکیبی، باید سه تصمیم اساسی اتخاذ شود.
گرفتن سه تصمیم مهم قبل از انتخاب یکی از روشهای پژوهش ترکیبی
- تصمیم اول در رابطه با این است که مراحل روشهای کمی و کیفی به صورت همزمان اتفاق بیافتند یا زنجیری؛
- تصمیم کلیدی بعدی این است آیا هر دو روش ( کمی و کیفی) دارای اولویت و اهمیت برابری هستند؛
- سومین مسئله این است که تعیین شود هر کدام از روشهای کمی و کیفی در کجا با هم ترکیب شوند.
نتیجه یک مطالعه نشان داده که دوسوم پژوهشها به صورت زنجیری اجرا میشوند، در اکثریت آنها اولویت با روششناسی کمی است و ترکیب این دو غالباً در مرحلهی تفسیر نتایج اتفاق میافتد تا در مرحله تجزیه و تحلیل.
همانند سایر رویکردهای پژوهش ـ که به آنها اشاره شد ـ رویکرد ترکیبی نیز دارای دستهبندیها گوناگون در ادبیات روششناسی پژوهش است. دو دستهبندی رایج در این زمینه مطرح شده است. در اولین دستهبندی رویکرد ترکیبی متشکل از چهار روش میدانند: طرح سهسویهسازی یا مثلثبندی (triangulation design)، طرح بههم تنیده (embedded design)، طرح توضیحی (explanatory design)، و طرح اکتشافی (exploratory design). هر کدام از این روشها نیز خود دارای مدلهای گوناگون هستند؛ در نمودار زیر این روشها و مدلهای آنها نمایش داده شده است.

نوعشناسی رویکرد ترکیبی
کرسول نیز یک دستهبندی چهارگانه از رویکرد ترکیبی ارائه داده است: طرح موازی همگرا (convergent parallel)، طرح متوالی اکتشافی (exploratory sequential)، طرح متوالی توضیحی (explainatory sequential)، و طرح تحولی، لانهای، و چندمرحلهای (transformative, embedded, and multiphase). از آنجا که دستهبندی کرسول توجه بیشتری در نوشتههای دانشگاهی به خود جلب کرده، در اینجا روشهای مطرح در رویکرد ترکیبی را بر اساس این دستهبندی تشریح خواهیم کرد.