محققان بسیاری تا کنون سعی بر تقسیمبندی و طبقهبندی انواع روشهای پژوهش ترکیبی کردهاند، و هرکدام از آنها انواع گوناگون برای این روش تحقیق مطرح کردهاند. کرسول و پلانو کلارک (2007) پیشنهاد کردهاند که قبل از انتخاب یک نوع خاص از روشهای پژوهش ترکیبی، باید سه تصمیم اساسی اتخاذ شود.
گرفتن سه تصمیم مهم قبل از انتخاب یکی از روشهای پژوهش ترکیبی
- تصمیم اول در رابطه با این است که مراحل روشهای کمی و کیفی به صورت همزمان اتفاق بیافتند یا زنجیری؛
- تصمیم کلیدی بعدی این است آیا هر دو روش ( کمی و کیفی) دارای اولویت و اهمیت برابری هستند؛
- سومین مسئله این است که تعیین شود هر کدام از روشهای کمی و کیفی در کجا با هم ترکیب شوند.
نتیجه یک مطالعه نشان داده که دوسوم پژوهشها به صورت زنجیری اجرا میشوند، در اکثریت آنها اولویت با روششناسی کمی است و ترکیب این دو غالباً در مرحلهی تفسیر نتایج اتفاق میافتد تا در مرحله تجزیه و تحلیل.
همانند سایر رویکردهای پژوهش ـ که به آنها اشاره شد ـ رویکرد ترکیبی نیز دارای دستهبندیها گوناگون در ادبیات روششناسی پژوهش است. دو دستهبندی رایج در این زمینه مطرح شده است. در اولین دستهبندی رویکرد ترکیبی متشکل از چهار روش میدانند: طرح سهسویهسازی یا مثلثبندی (triangulation design)، طرح بههم تنیده (embedded design)، طرح توضیحی (explanatory design)، و طرح اکتشافی (exploratory design). هر کدام از این روشها نیز خود دارای مدلهای گوناگون هستند؛ در نمودار زیر این روشها و مدلهای آنها نمایش داده شده است.

نوعشناسی رویکرد ترکیبی
کرسول نیز یک دستهبندی چهارگانه از رویکرد ترکیبی ارائه داده است: طرح موازی همگرا (convergent parallel)، طرح متوالی اکتشافی (exploratory sequential)، طرح متوالی توضیحی (explainatory sequential)، و طرح تحولی، لانهای، و چندمرحلهای (transformative, embedded, and multiphase). از آنجا که دستهبندی کرسول توجه بیشتری در نوشتههای دانشگاهی به خود جلب کرده، در اینجا روشهای مطرح در رویکرد ترکیبی را بر اساس این دستهبندی تشریح خواهیم کرد.
روشهای دیگری نیز در رویکرد ترکیبی میتوان استخراج کرد که قدری پیچیدهتر و پیشرفتهتر از روشهای بیانشده هستند. این روشها از ترکیب عناصر و ویژگیهای موجود در سه روش پیشین ـ یعنی روش موازی همگرا، متوالی توضیحی، و متوالی اکتشافی استفاده میکنند. روش لانهای، چندمرحلهای، و تحولی از این روشهای پیشرفته بهشمار میآیند. با توجه به خاص بودن و دشواری نسبی این روشها، کمتر از آنها استفاده میشود و انجام آنها اغلب برای دانشجویان و پژوهشگران تازهکار دشوار است.
در روش لانهای پژوهشگر یک یا چند نوع داده (کمی یا کیفی یا هردو) را در طرحی بزرگتر (مانند روش روایتی، قومنگاری، یا آزمایش) قرار میدهد. این روش، اغلب توسط متخصصان حوزه بهداشت و علوم درمانی استفاده میشود. برای مثال، در روش آزمایشی پژوهشگر ممکن است داده کیفی نیز ـ همزمان، قبل، یا بعد آزمایش ـ گردآوری کند.
در روش تحولی، پژوهشگر ممکن است از طرحهای موازی همگرا، متوالی توضیحی، و متوالی اکتشافی در چارچوب عدالت اجتماعی برای کمک به گروههایی که در حاشیه وجود دارند استفاده کند. نظریه عدالت اجتماعی در این روش کاربرد خاصی دارد و یک چارچوب پایه قلمداد میشود. این نظریه بسیاری از جوانب روش پژوهش ترکیبی را تشکیل میدهد.
در روش پژوهش چندمرحلهای در رویکرد ترکیبی، پژوهشگر ممکن است از طرحهای گوناگون ترکیبی ـ یعنی موازی همگرا، متوالی توضیحی، و متوالی اکتشافی ـ در یک مطالعه تاریخی و به ترتیب از آنها استفاده کند. تمرکز پژوهشگر در چنین پژوشهایی روی یک هدف مشترک در پروژههای گوناگون خواهد بود. از این روش بیشتر برای ارزیابی یا اجرای یک برنامه، که شامل گامهای متفاوت در مقاطع زمانی گوناگون میشود، استفاده میشود. اگرچه در هرکدام از این گامها هدفی وجود دارد، اما هدف غایی از تمامی گامها یک هدف واحد و مشترک است.
کرسول در آثار پیشین خود درباره روش پژوهش ترکیبی، آنها را در شش روش دستهبندی میکرد (یعنی موازی همگرا، متوالی توضیحی، متوالی اکتشافی، لانهای، تحولی، و چندمرحلهای)، اما در ویرایش آثار خود در سالهای اخیر قائل به یک دستهبندی چهارگانه است. در هر صورت، از آنجا که هدف پژوهش ترکیبی رفع نقصهای متوجه رویکردهای کمی و کیفی است، بنابراین از ترکیب روشهای گوناگون میتوان به روشهای جدیدتر و متفاوتتری دست پیدا کرد. بنابراین، به نظر میرسد این حوزه هنوز به بلوغ کامل نرسیده و در سالهای آتی دستخوش تغییرات جدیدی خواهد شد.